پیشرفت و موفقیت با شکرگزاری در قانون جذب برای این که در تمام زمینه های زندگی موفق باشیم باید اصول مهم شکرگزاری در قانون جذب را رعایت کنیم؛ چون بسیاری از افراد موفق دنیا دقیقا همین توصیه را دارند.
اگر به دلیل توانایی ها و دارایی های خود در زندگی از خدا سپاس گزاری کنیم، قدم مهمی را در راه قانون جذب برداشته ایم.
اگر قدرشناسی و حس شکرگزاری در قانون جذب را به عنوان یک قاعده در زندگی خود وارد کنیم، می توانیم تمام چیزهایی که آرزو داریم را از راه قانون جذب به دست آوریم. شکرگزاری به ما کمک می کند تا حال خوبی به دلیل توانایی های خود داشته باشیم و هر روز به فکر افزایش آنها باشیم تا اینکه به موفقیت اصلی برسیم.
شکرگزاری، ذهن را مجبور به تمرکز روی نعمت ها می کند.
اگر مطالبی که در بالا گفته شد را به دقت مطالعه کرده باشید حتما تا به حال به اهمیت سپاس گزاری در قانون جذب و موفقیت آشنا شده اید.
شکرگزاری در قانون جذب
اکنون لازم است این مهارت را در خود تقویت کنید و با تمرین و تکرار فراوان، این قانون و اصل را در زندگی خود اجرا کنید.
در ادامه ۴ راهکار برای تمرین سپاس گزاری آمده است.
۱. شکرگزاری در قانون جذب با شناخت توانایی ها یک قلم و کاغذ بردارید و استعدادهای ذاتی و بارز خود را بنویسید.
سپس موفقیت هایی که تا به حال به دست آورده اید یا حتی سرمایه های مادی خود را یادداشت کنید. هر چیزی که به عنوان توانایی، استعداد و سرمایه در زندگی شما وجود دارد را بنویسید.
در مرحله بعدی به اولویت بندی بپردازید و سپس، جملاتی درباره سرمایه هایی که دارید برای تقویت حس شکرگزاری در قانون جذب بنویسید.
مثلا بنویسید که من بابت خلاقیت خوبی که دارم بسیار سپاس گزارم؛ چون باعث می شود تا به زیبایی های اطرافم از زاویه خلاقانه و شگفت انگیز نگاه کنم.
شکرگزاری در قانون جذب
یا این که من بابت انرژی مثبت و حس آرامشی که دارم بسیار سپاس گزارم؛ چون باعث می شود تا حال دیگران را نیز بهتر کنم و این انرژی و آرامش را به آنها نیز منتقل کنم.
۲. لزوم توجه به تکرار ذهنی توانایی ها و نعمت ها هر روز در تمام لحظه های زندگی خود، داشته هایتان را تکرار کنید و اگر بتوانید از قوه تخیل خود استفاده کنید و تاثیر توانایی ها را روی موفقیت خودتان به صورت یک فیلم در ذهن خود مجسم کنید خیلی بیشتر در قانون جذب موفق خواهی شد.
تکرار همیشگی شکرگزاری باعث پیشرفت شما در مسیر موفقیت می شود همچنین تاثیر فوق العاده ای در افزایش حس مثبت اندیشی و موفقیت در روابط دارد.
۳. عمل به شکرگزاری در قانون جذب در پی راه هایی باشید که چگونه از توانایی های خود برای رسیدن به موفقیت یاری بگیرید. این مساله خیلی مهم است که به کارآمد بودن توانایی ها و دارایی های خود در زمینه موفقیت و رسیدن به رویاها و اهدافی که دارید پی برده و از آنها استفاده کنید.
حمیدرضا مظاهری سیف دنیای امروز در گرداب خرافات گرفتار شده و بخش بزرگی از فضای فرهنگ جهانی را اوهامی بیاساس فراگرفته است؛ به طوری که کتابها، نشریات و سینما در سطح گستردهای در خدمت نشر خرافات و ترویج توهماتی است که مردم را سرگرم نموده و از اندیشههای درست و خردورزی و کوشش و پشتکار دور میکند. یکی از خرافاتی که در سالهای اخیر مطرح شده و به علت تکرار فراوان و جهانگیر شدنش، بزرگترین خرافة روزگار ما به شمار میآید، فرضیهای است که با نام «راز» از آن یاد میشود. فرضیة راز به نوعی به «قانون جذب» اشاره دارد و میگوید با تصور هر چیز و تقویت احساس مثبت نسبت به آن میتوانید آن را جذب کنید و اگر وجود نداشته باشد، میتوانید آن را خلق کنید. قانون جذب سالهاست که از سوی سخنرانان و نویسندگان متعدد در جهان ترویج میشود، گویندگانی که میکوشند قانون جذب را مطابق فرهنگ مخاطبانشان بیان کنند و احساس آنها را برانگیزند.مطلب حاضر درمقام بررسی ونقد این فرضیه قانون جذب است که اینک بخشنخست آن تقدیم خوانندگان محترم میگردد. *** به نحو اجمال تجربه و تحقیق نشان میدهد که قانون جذب اگر درست قرائت شود و از غلوّها و تعمیمهای نابجا دور بماند، با واقعیت سازگار است، اما به صورتی که امروزه در جامعه معرفی شده دروغی بیش نیست. یکی از مصادیق درست قانون جذب تأثیر افکار در روان و درون هر فرد است؛ اما بیشتر سخنگویان قانون جذب آن را در رابطه با جهان خارج مطرح میکنند و آن را راهی برای به دست آوردن خانه، ویلا، اتومبیل و غیره معرفی مینمایند. بنابراین مسألة اصلی در پژوهش حاضر این است که آیا قانون جذب در رابطه با پدیدههای جهان خارج از ما درست است یا نادرست؟ همانطور که گفته شد این مسئله از دیدگاههای گوناگونی قابل مطالعه و بررسی است، اما از آن رو که معمولاً در کشور ما معرفی قانون جذب با استفاده از آیات و احادیث و آموزههای دینی همراه میشود، ما نیز این مسئله را با تأکید و تکیه بر تعالیم اسلام بررسی میکنیم. چیستی قانون جذب قانون جذب به طور کلی به این معناست که انسان با اندیشه و ارادة خود میتواند کارهای بزرگی انجام دهد. این سخن بسیار درستی است که در طول تاریخ دستخوش تفسیرهای نادرست شده و با مصادیق دروغ و ناروا همراه شده است. براستی کارهای بزرگی که انسان میتواند با اندیشه و ارادة خود انجام دهد چیست و چگونه میتواند آنها را عملی سازد؟ آیا با چشم بر هم گذاشتن و تصور کردن و احساس کردن؟ انسان به آرزوهایش میرسد؟ قانون جذب میگوید: «هر چیز را در ذهنت مجسم کنی، آن را در دستهایت خواهی داشت.» (راز،ص22) افکار و اندیشهها قدرتی دارند که میتوانند اشیاء و پدیدههای جهان واقعی را بسازند و جذب کنند. «تو همه چیز را به طرف خودت جذب میکنی. مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که سوار میشوی و اجتماعی که در آن زندگی میکنی. مثل آهنربا همه اینها را به طرف خودت جذب میکنی. به هر چه فکر کنی همان اتفاق میافتد. کل زندگی تو تجلی افکاری است که در ذهنت جریان دارند.» (راز.ص32) قانون جذب به جملات کاری ندارد به تصورات کار دارد. مهم نیست که بگویی این را میخواهم یا نمیخواهم، وقتی به «این» میاندیشی در زندگی ات جذب میشود. اگرچه به صورت منفی بگویی. پس تنها آنچه را که میخواهی تصور کن. آرزوها در سه گام به دست میآیند، نخست خواستن: «به دنیا فرمان بده.» (راز،ص57) دوم باور: «باور داشته باش که به خواستهات رسیدهای.» (ص58) سوم: تجسم: «احساس کن که به خواستهات رسیدهای» (راز، ص62) احساس به فکر نیرو میبخشد. دنیا حسی است و تنها با تصور نمیتوانی خواستهات را به دست آوری. «پس از همین حالا احساس خوبی داشته باش.» (راز، ص64) تحقق آرزوها به نیرویی که به آنها میدهی بستگی دارد، پس هرگاه به اندازة کافی به افکار خود انرژی بدهی تحقق خواهد یافت. این تعریف خلاصهای بود از قانون جذب که به عنوان راز بزرگ در آستانة قرن بیست ویکم کشف شده و درجهان انتشار یافته است. درستیهای قانون جذب قانون جذب در رابطه با خود فرد دو صورت درست پیدا میکند: یکی در امور روحی و روانی، مثلاً کسی که به شادی فکر کند، شادمان میشود و کسی که به ناراحتیها بیندیشد، اندوهگین میشود. کسی که فکر کند میتواند خوب سخنرانی کند، موفق خواهد شد و کسی که برعکس فکر کند، نتیجة برعکس خواهد گرفت. اگر ما به هریک از پدیدههای روانی شادی، غم، آرامش و... فکر کنیم در درون ما اتفاق میافتد اما پایدارتر و زیربناییتر این است که عوامل آنها را مدیریت کنیم و آنچه در تعالیم اسلام آموزش داده شده، شناخت همین عوامل و شیوة کنترل و مهار آنهاست. در اینجا نیز از نیروی فکر استفاده میشود، همانطور که در فرمایش امام حسن علیهالسلام دیدیم به آنچه دست نیافتهای اصلا فکر هم نکن، این تکنیک را میتوانیم «فراموشی عامل رنج» به نامیم. البته در بارة تکنیکهای مدیریت احساسات در آیات و روایات سخن بسیار است؛ ولی آنچه به بحث حاضر مربوط میشود این است که اگر شما به یک احساس بیندیشی آن را در خود ایجاد خواهی کرد. در این مورد قانون جذب درست است. ادعای قانون جذب در اتفاقاتی که در اختیار فرد است، قابل قبول است و با کمی اصلاح از سوی منابع دین تأیید میشود. اصلاحی که از سوی تعالیم دینی به این قانون وارد میشود این است که تفکر در مورد خود شادی یا اندوه یا آرامش و یا اضطراب چندان فایدهای ندارد، بلکه ساماندهی افکار و مدیریت احساسات مفید و کارآمد است و موجب پدید آمدن احساسات مثبت میشود. برای نمونه امام حسن میفرماید: «آنچه را از دینا خواستهای و به آن نرسیدهای، طوری فرض کن که گویا هرگز به ذهنت خطور نکرده است.» (بحار ج78ص111) امام صادق علیهالسلام فرمودند: »رغبت به دنیا غم و اندوه به دنبال میآورد و دل بریدگی از آن آسودگی تن و روان را درپی دارد.» (میزان الحکمه ح3767) و نیز امام علی علیه السلام فرمودند: «یقین چه خوب اندوه را میراند.» (بحار ج77ص116) زیرا سرچشمة بیپایان سرور و شادمانی خداوند است. و به فرمودة امام کاظم: «کسی که خود را به اندوه میزند، اهل اندوه میشود.» (میزان الحکمه ح3781) دومین مورد درستی قانون جذب در مقدورات جسمی است، به لاغری فکر کردن و خود را با اندام مناسب تصور کردن بسیار مؤثر است، صد البته که تنها عامل نیست. بسیاری از بیماریها به تصور و خیالات ما مربوط هستند، کسی که فکر کند سر درد دارد، به زودی سیستم عصبی او تجربة درد را برایش ایجاد خواهد کرد. و کسی که خود را تندرست و نیرومند میبیند، درست دیده است. از این رو امام صادق علیه السلام فرمودند: «هیچ بدنی با نیت و ارادة قوی، ناتوان نمیشود.» (میزان الحکمه ح20949) و از سوی دیگر بر شکایت نکردن از دردها و ناله و شیون سر ندادن تأکید شده است. «خداوند فرمود: کسی که سه روز بیماری را تحمل کند و به کسی شکایت و شیون نکند، گوشتی بهتر از گوشتش و خونی بهتر از خونش جایگزین میشود. اگر سلامتی یابد در حالی سالم میشود که گناهی بر او نمانده و اگر بمیرد به سوی رحمت من میآید.» (میزان الحمه ح 18786) در مقابل بیتابی کردن در بیماریها یا سایر مشکلات در واقع رنج انسان را بیشتر میکند. (غررالحکم ح1198و1562) در این روایات ساماندهی به افکار و احساسات برای درمان و بهبودی هدف گرفته شده اما بر ارزشهای اخلاقی نیز تأکید شده است. صبر، تسلیم خداوند بودن و ایمان به او بیش از افکار مثبت و احساسات خوب مورد توجه بوده و اساساً افکار و احساسات بر اساس ارزشهای انسانی و اخلاقی طراحی شده است و چه بسا احساساتی که از این ارزشها برنیامده باشد، تأثیر کمتری بگذارد.
قانون جذب همه ما در مورد قانون جذب نحوه استفاده از آن و تاثیر آن در رسیدن به اهداف و خواسته مطالبی شنیده و خواندهایم. شاید نیز از آن استفاده کردهایم. ممکن است آن را باور داشته باشید یا نداشته باشیم.
اما نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که قوانین علمی توانستهاند این قانون را اثبات کنند. در این مقاله قصد داریم تا شما را با ۴ دلیل برهان علمی آشنا کنیم که قانون جذب را اثبات میکنند.
بیشتر بخوانید: قانون جذب موفقیت – مثبت اندیشی ذهن
۱. قانون جذب و علم ژنتیک نشان میدهد باورهای محدود کننده به ارث میرسند افکار و باورهای محدود کننده از آن دسته افکاری هستند که با ایجاد یک موج منفی روحیه شما و انگیزهتان را میربایند.
استاد احمد محمدی
فیلمنامه زندگیات را دوباره بازنویسی کن، نقش اول را به خودت بده، قهرمان زندگیات شو.
استاد احمد محمدی جملاتی مثل “من به اندازه کافی برای این کار خوب نیستم” و “من هیچوقت موفق نمیشوم” روزانه در ذهن ما شناور هستند و یا بر زبانمان جاریاند. این افکار شما را از ادامه دادن مسیر منصرف میکنند.
آزمایش آزمایشی انجام شد که در آن چند موش را پیش از آنکه با شوک الکتریکی بکشند در مکانی قرار دادند که بوی شکوفههای گیلاس در آن پیچیده بود.
این موشها آنقدر به بوی شکوفههای گیلاس حساس شده بودند که ترس خود را از طریق کدهای ژنتیکی به فرزندانشان انتقال دادند.
زین پس این موشهای فرزند نیز هر زمانی بوی شکوفه گیلاس به مشامشان میرسید دچار ترس و استرس میشدند.
نتیجه تاثیر قانون جذب دانشمندان اعتقاد دارند که افکار محدود کننده نیز به همین صورت به نسلهای بعد منتقل میشوند. در واقع میتوان گفت شما مقصر کامل باورهای محدود کننده خودتان نیستید بلکه آنها را به ارث بردهاید.
این دستاورد نشان میدهد که شما نباید به خاطر این باورهای محدود کننده که تدوام و تلاش را از شما گرفته خودتان سرزنش کنید در عوض با استفاده از قانون جذب و تلاش درصدد از بین بردن آنها درآیید.
همه چیز از سال ۲۰۰۸ و انتشار مقالهای که نوعی پول الکترونیک به نام بیت کوین در آن معرفی شده بود آغاز شد. هویت ناشناسی به نام ساتوشی ناکاموتو آغازگر انقلابی بود که سالها بعد به تیتر اول رسانهها تبدیل شد و اقتصاددانان را به بحثهای نظری گسترده درباره آن وادار کرد. ارز دیجیتال بیت کوین عصر جدیدی را شروع کرده بود.
بیت کوین (bitcoin) نوعی ارز دیجیتال است که میتوانید با آن خرید کنید، سفارش آنلاین انجام دهید، به هر کسی که دوست دارید در هر نقطه از جهان پول بفرستید یا حتی آن را به عنوان نوعی سرمایهگذاری در نظر بگیرید.
احتمالا همراه با افزایش قیمت وسوسهانگیز ارزهای دیجیتال، در اخبار و فضای مجازی درباره پادشاه ارزهای دیجیتال چیزهایی شنیده باشید و در میان گشتوگذارتان در سایتهای مختلف با مطالبی تحت عنوان اینکه بیتکوین چیست و یا چطور میتوانید بیتکوین رایگان به دست بیاورید، برخورد داشتهاید.
اما جدا از بحث بیت کوینهای رایگان که به هیچ وجه نقطه شروع جالبی برای آشنا شدن با چنین پدیده بزرگی نیست، در این مطلب قرار است این انقلاب پولی و تکنولوژیکی را بشکافیم و آن را از هر نظر مورد بررسی قرار دهیم. با ما همراه باشید تا در ادامه به سوالاتی که از این ارز دیجیتال در ذهن دارید، پاسخ دهیم.
بیت کوین نوعی پول دیجیتال است که سال ۲۰۰۸ توسط فرد یا گروه ناشناسی به نام ساتوشی ناکاموتو معرفی شد. دو ویژگی اصلی بیت کوین یعنی غیرمتمرکز بودن و در امان بودن آن از چاپ واحدهای پولی بیشتر، دستاورد مهمی در برابر پولهای امروزی به حساب میآیند که مسیر را برای شکل جدیدی از نظام اقتصادی در آینده باز میکند.
بیت کوین ارز دیجیتالی است که میتوانید آن را به عنوان یک ابزار سرمایهگذاری در نظر بگیرید، به وسیله آن انتقالات ارزی خود را انجام داده و حتی از فروشگاههای آنلاین سفارش دهید. همین کارکردهای مختلف و استفادههای متفاوتی که از بیت کوین میتوانید داشته باشید، شاید مهمترین دلیل و بهترین پاسخ به این سوال باشد که چرا باید با این پدیده بیشتر آشنا شوید
از این ارز دیجیتال به عنوان نوعی پول یاد کردیم. پس برای شناخت بهتر آن، ابتدا لازم است که با پول و تاریخچه آن نیز کمی آشنا شویم.
تاریخچه پول
هزاران سال قبل پس از آنکه انسانهای غارنشین شروع به کشاورزی و دامداری کردند، با چالشهای جدیدی روبرو شدند. نیاز به غذا و خوراک برای انسانهای اولیه که اساسیترین نیاز آنها به شمار میرفت، اغلب با شکار حیوانات و یا استفاده آنها از میوهها و گیاهان رفع میشد. با شروع دامداری و پرورش حیوانات، و از سوی دیگر کشاورزی و کاشت بذر گیاهان خوراکی، محصولاتی که به دست انسانها پرورش و تولید میشد نیز افزایش یافت. با افزایش این محصولات و با توجه به اینکه بسیاری از این مواد غذایی دارای طول عمری بودند که پس از گذشت این زمان فاسد میشدند، انسان به مبادله کالا با کالا روی آورد که مقدمهای برای پیدایش پول بود.
مبادله کالا با کالا مشکلاتی داشت که از جمله آنها میشد به سختی حمل کالاهای مورد معاوضه و اختلاف در ارزش آنها اشاره کرد. کشاورزی که میخواست از یک دامدار گوسفندی بگیرد، دقیقا نمیدانست که در ازای آن باید چند کیسه گندم به او بدهد. همین مشکلات سبب ایجاد ابزار واسطهای به نام پول شد که شکل آن در طول زمان بارها تغییر یافت.
مردم هر منطقه از کره خاکی از پولهای مخصوص ناحیه خودشان که اغلب به طور مستقیم از طبیعت به دست آمده بود، استفاده میکردند. در برههای از تاریخ، نمک در بسیاری از مناطق به عنوان ابزار واسطهای که ارزش کالاهای مختلف را مشخص میکرد، در برخی مناطق از صدفهای دریایی و حتی در یک دوره زمانی از پنبه هم به عنوان پول استفاده شد. اما هر یک از این پولها پس از اینکه منبع سرشاری از آنها کشف میشد، بیارزش تلقی شده و کنار گذاشته میشدند.
چرخه تکامل پول با روی کار آمدن و کنار رفتن انواع پولها ادامه یافت تا اینکه به سکههای فلزی طلا و نقره رسید. این فلزات به دلیل دوام، محدود بودن منابعشان و اینکه جعل کردن آنها سخت بود، برای بیش از هزار سال به عنوان پول در امپراتوریها و حکومتهای مختلفی که روی سکهها عکس پادشاهانشان حک شده بود، استفاده شدند. اما سکههای فلزی هم مشکلات خاص خودشان را داشتند، حمل آنها به دلیل وزن سنگینشان، چالش متوجه سکههای فلزی بود. برای حل مشکل حمل کردن سکههای فلزی مراکزی به وجود آمدند که با دریافت سکههای فلزی، رسیدها و اسناد کاغذی را به تجار میدادند که نشان میداد در ازای آن میتوانند سکههای فلزی را تنها با دادن این رسیدها در مراکز دیگر دریافت کنند.
تکامل این رسیدهای کاغذی به چیزی که هماکنون به عنوان اسکناس میشناسیم ختم شد. در ابتدا ارزش هر اسکناس توسط مقدار خاصی از فلزات گرانبها تعیین میشد اما امروزه دیگر اینطور نیست. بهتر است بدانید که اسکناسهای امروزی که با آنها خرید میکنید و یا در حساب بانکی نگه میدارید، پشتوانهای ندارند و به همین دلیل به آنها پولهای بدون پشتوانه یا فیات گفته میشود. به عبارتی علت اینکه پولهای کاغذی امروزی یا اعداد و ارقام دیجیتالی حساب بانکیتان ارزشمند هستند، به اعتبار دولتی که آنها را چاپ و عرضه میکند برمیگردد. اما این ارز دیجیتال در تاریخچه مختصری که از پیدایش و تکامل پول گفتیم چه جایگاهی دارد؟ و اینکه چرا باید آن را ادامهدهنده این چرخه دانست؟
بیت کوین بر خلاف پولهای امروزی که عرضه و توزیع آنها در اختیار دولتهاست، در کنترل هیچ فرد، گروه و یا سازمان خاصی نیست. افرادی که وارد شبکه این ارز دیجیتال میشوند، باید قوانین مربوط به شبکه را بپذیرند. این قوانین به صورت کدهای برنامهنویسی است که در اینترنت توسط همه قابل مشاهده است.
گروههای مختلفی در شبکه بیت کوین حضور دارند که از جمله مهمترین آنها میتوان به استخراجکنندگان (همان افرادی که احتمالا عکس آنها را با بیل و کلنگ دیده باشید که در اصل هیچ شباهتی هم به این عکسها ندارند!)، توسعهدهندگان (برنامهنویسانی که مسئولیت بهبود نرمافزار بیت کوین را به صورت داوطلبانه بر عهده گرفتهاند) و نودهای شبکه (دستگاههایی که به شبکه متصل شدهاند) اشاره کرد.
هر یک از این گروهها وظیفه خاصی در شبکه بر عهده دارد؛ برای مثال استخراجکنندگان یا ماینرها کار تایید انتقال بیت کوینها که به آن تراکنش هم گفته میشود، را در شبکه انجام میدهند. یا توسعهدهندگان به صورت داوطلبانه مسئول ارتقای نرم افزار بیت کوین و قابلیتهای آن هستند. نودها هم تاریخچه تراکنشهایی که در شبکه انجام میشوند را در هاردهای خود ذخیره و نگهداری میکنند.
بیت کوین در واقع تحت کنترل هیچ یک از این گروهها، دولتها یا افراد خاص دیگر نیست و همکاری گروههای مختلف حاضر در شبکه بیت کوین، موجب تداوم حیات و رشد آن میشوند. اما چرا باید چنین سیستم پیچیدهای وجود داشته باشد؟ بانکها و سیستمهای مالی سنتی چه مشکلی دارند که ما را به سمت استفاده از بیت کوین سوق میدهند؟
بیت کوین چه هدفی دارد؟
به طور خلاصه هدف پیدایش بیت کوین انتقال و یا ذخیره امن پول است. از همین جهت آن را میتوان یک سیستم پرداخت و بانکداری دیجیتال امن دانست. بیت کوین در واقع کنترل واقعی پول را به دست خود افراد برگردانده و با کلمه عبور ویژهای که کلید خصوصی نام دارد، تنها مالکین این کلیدها قادر به خرج کردن و انتقال بیت کوینها خواهند بود.
از سوی دیگر پولهای دیجیتال همواره با یک مشکل بزرگ روبرو بودهاند که «دوبار خرج کردن» نام دارد. این مشکل در اسکناسهای کاغذی و پولهای فیزیکی وجود نداشت، برای مثال شما نمیتوانستید پولی را که در قبال خرید یک تلویزیون خرج کردهاید، دوباره برای خرید یک کالای دیگر استفاده کنید. اما در دنیای دیجیتال که همه چیز را به سادگی یک کلیک کردن میتوانید کپی کنید، جلوگیری از دوبار خرج کردن اهمیت دارد. اگر پول دیجیتال مانند یک فایل باشد، شما میتوانید آن را همزمان در دو محل جداگانه خرج کنید و تا فروشندگان از این موضوع اطلاع حاصل کنند، شما خریدهایتان را انجام دادهاید. به خاطر همین هم تا قبل از حضور ارزهای دیجیتال همیشه یک سازمان مرکزی برای بررسی موجودیهای اشخاص وجود داشت تا جلوی این اتفاق را بگیرد. اما با پیدایش این ارز دیجیتال وجود یک سازمان مرکزی از میان برداشته شد و بررسی تراکنشها توسط تمام اعضای شبکه انجام میشود. پس دیگر هدف مهم بیت کوین، حل مشکل دوبار خرج کردن بدون اعتماد به فردی دیگر است.
بیت کوین اواخر سال ۲۰۰۸ متولد شد. احتمالا بحران مالی بزرگ سال ۲۰۰۸ و اتفاقات مربوط به آن دوران را از اخبار به یاد داشته باشید. در همین دوران بود که فرد یا گروه ناشناسی با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو، مقالهای را به تعداد زیادی از متخصصین علم رمزنگاری ارسال کرد که در آن از پول الکترونیکی جدیدی صحبت کرده بود. ساتوشی ناکاموتو در این مقاله که از به عنوان وایت پِیپِر هم یاد میکنند، بیت کوین و نحوه کار کردن آن را شرح داده بود.
پس از گذشت چند ماه، در ابتدای سال ۲۰۰۹ شبکه بیت کوین کار خود را آغاز کرد. ساتوشی ناکاموتو در سالهای ابتدایی در پروژه حضور داشت و نواقص آن را به همراه توسعهدهندگان دیگری که به پروژه میپیوستند، برطرف میکرد تا اینکه اواخر سال ۲۰۱۰ ناپدید شد.
تاکنون پس از گذشت بیش از ۱۰ سال از ایجاد بیت کوین، هنوز هویت ساتوشی ناکاموتو مشخص نشده است. ساتوشی ناکاموتو میتواند یک فرد، یک گروه برنامهنویس و یا حتی یک سازمان مخفی دولتی باشد. فرضیههایی بسیار زیادی درباره هویت ساتوشی ناکاموتو وجود دارد که در کنار آن مدعیان بسیار بیشتری هم خود را ساتوشی ناکاموتو معرفی کردهاند. با این حال هیچ کدام از آنها مدارک کافی برای اثبات ادعایشان ندارند.
ساتوشی ناکاموتو هویت خود را مخفی نگه داشت و برای این کار احتمالا دلایل محکمی هم داشته است. یکی از دلایل احتمالی، در خطر بودن جان ساتوشی ناکاموتو به دلیل ساخت بیت کوین است. همانطور که در ادامه به بیان ویژگیهای بیت کوین خواهیم پرداخت، این نوآوری اقتصادی توانایی کنار زدن بانکهای بزرگ و موسسات مالی را دارد و به همین دلیل از همان ابتدا دشمنان زیادی میتوانسته داشته باشد. در صورت مشخص بودن هویت خالق بیت کوین، امکان دستگیری و روبرو شدن با خطرات مختلف میتوانست گریبانگیر فرد یا گروه سازنده آن شود.
از سوی دیگر گفته شد که بیت کوین تحت کنترل هیچکس نیست. این ویژگی که از آن به عنوان غیرمتمرکز بودن یاد میشود و در ادامه به طور کامل درباره آن صحبت خواهیم کرد، در یکی از ایمیلهای به جا مانده از ساتوشی ناکاموتو، آمده است که تنها زمانی تحقق مییابد که هویتش را مخفی نگه دارد. در صورتی که هویت سازنده بیت کوین ناشناس نبود، در این صورت عقاید و نظرات ساتوشی ناکاموتو میتوانست طی روند توسعه شبکه تاثیر بسیار زیادی بر روی آن داشته باشد و آن را از حالت غیرمتمرکز بودن خارج کند.
آیا بیتکوین توسط آژانس امنیت ملی آمریکا ساخته شده است؟
یکی از فرضیههای بحثبرانگیز درباره هویت سازنده پادشاه ارزهای دیجیتال، به دولت آمریکا برمیگردد. طبق این فرضیه بیت کوین یک پروژه آزمایشی است که توسط NSA به وجود آمده است تا با آماده کردن فضای موجود، ارز دیجیتالی را بعدا روی کار آورد که کاملا توسط دولت آمریکا کنترل میشود. حتی یکی از بنیانگذاران شرکت امنیتی کسپرسکی نیز این فرضیه را تکرار کرده بود. اما این مسئله تا چه حد میتواند صحت داشته باشد؟
در بخشهای زیادی از رمزنگاری بیت کوین، از توابعی استفاده شده که توسط NSA طراحی شدهاند. همچنین ساتوشی ناکاموتو کسی است که احتمال میرود بیش از یک میلیون سکه بیت کوین داشته باشد. برای همین اگر فرد شکاکی باشید که به تئوریهای توطئه نیز علاقمند است، احتمالا این فرضیه را باور میکنید. اما باید بدانید بدترین کاری که NSA میتوانسته انجام دهد، ساختن یک ارز دیجیتال بوده که کنترل آن توسط هیچکس ممکن نیست! از سوی دیگر اینکه ساتوشی ناکاموتو چه کسی بوده، نباید مسئله بسیار مهمی باشد چرا که همه میتوانند کدهای نرم افزار بیت کوین را مشاهده کنند و قوانین آن برای همه آشکار است. کسانی هم که بخواهند از این قوانین تخطی کنند، شبکه جلوی فعالیت آنها را میگیرد.
پشتوانه آن چیست ؟
حتما این سوال برای شما هم پیش آمده که پشتوانه بیت کوین چیست؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که هیچ چیز؛ بیت کوین پشتوانهای ندارد! با اینکه پشتوانه میتواند یک واژه غلطانداز باشد اما یک سوال، پولهایی که هر روز از آنها استفاده میکنید و ارزهایی مانند دلار و یورو به نظرتان چه پشتوانهای دارند؟ پاسخ این سوال هم همان هیچ چیز است.
بیت کوین مانند پولهای امروزی توسط فلزات گرانبهایی مثل طلا یا کالاهای قابل مبادله، پشتوانهسازی نشده است. ارزش بنیادین بیت کوین و ارزهای بیپشتوانه از اعتماد مردمی ناشی میشود که به ارزشمند بودن آنها اعتقاد دارند. همانطور که شما این موضوع را باور دارید که میتوانید اسکناسهایتان را به مغازه بدهید و اجناس مورد نیازتان را بخرید، مغازهدار نیز به همین ترتیب میداند که با دادن این اسکناسها میتواند کالاهای مورد نیازش را بخرد، این اسکناسها به این ترتیب در جامعه دست به دست میشوند.
اما از سوی دیگر با نگاه به کاربرد بیت کوین در دنیای امروز میتوان دریافت که بیشتر مردم برای سرمایهگذاری بیت کوین میخرند و نه برای استفاده از آن در پرداختهایشان. برای همین هم دیدگاه دیگری به وجود آمده که طبق آن بیت کوین علاوه بر اینکه میتواند نقش یک پول را ایفا کند، میتواند به عنوان یک دارایی هم مورد استفاده قرار بگیرد؛ داراییای که میتواند ارزش خود را در طول زمان حفظ کند. برای نمونه ارزش طلا در برابر کالاهای اساسی مثل خوراک و پوشاک در طول زمان یک نسبت تقریبا ثابت بوده است. بر همین اساس میتوان بیت کوین را هم با توجه به ویژگیهایی که در ادامه به طور کامل معرفی میکنیم، یک دارایی در نظر گرفت. اما بیت کوین چگونه ارزشگذاری میشود و چه کسی قیمت بیت کوین را تعیین میکند؟
ارزش بیت کوین توسط فرد یا گروه خاصی تعیین نمیشود. همانطور که قیمت طلا در بازارهای جهانی براساس عرضه و تقاضا مشخص میشود، قیمت بیت کوین نیز در صرافیها و کارگزاریها بر اساس دو عامل اصلی عرضه و تقاضا مشخص میشود. در صورتی که نیروی عرضه در بازار بیشتر از تقاضا باشد، قیمتها در جهت نزولی و کاهش یافتن حرکت خواهند کرد تا زمانی که دوباره میزان تقاضا برابر با عرضه شود.
از سوی دیگر این ارز دیجیتال را میتوان دارای یک ارزش بنیادین نیز دانست که مقدار آن با توجه به وضعیت شبکهاش و هزینهای که ماینرها برای استخراج یک واحد از آن صرف میکنند، به دست میآید. با وجود شیوههای ارزشگذاری مختلف، در نهایت قیمت بیت کوین توسط عرضهای که میتواند از سوی استخراجکنندگان باشد و یا تقاضایی که از سوی سرمایهگذاران شکل گرفته است، تعیین میشود.
چه ویژگیهایی bitcoin را متمایز میکند؟
انتقال بیت کوین و خرج کردن آن هیچگونه نیازی به کسب اجازه از بانکها یا هر نهاد دیگری ندارد. از سوی دیگر شاید شنیده باشید که بیت کوین پول خلافکاران است و برای ناشناس ماندن در فعالیتهای مجرمانه از آن استفاده میشود. اما جدا از خصوصیات اشتباهی که روزنامهها، اخبار و رسانهها به بیت کوین نسبت دادهاند، این ارز دیجیتال ویژگیهایی دارد که سبب تمایز آن نسبت به سایر پولهای فیزیکی و دیجیتال شده است. ویژگیهای اساسی و مهم بیت کوین در ادامه شرح داده شده است:
هیچکس در راس قدرت نیست
شاید بهتر است برای درک ویژگی غیرمتمرکز بودن، ابتدا با متمرکز بودن آشنا شوید و تاثیرات وجود یک سیستم متمرکز در نظام پولی و مالی را بهتر بشناسید. متمرکز بودن به این معنی است که هنگام مراجعه شما به بانک، سیستم پرداختی میتواند از کار افتاده باشد (به درست یا غلط!) و شما برای انجام امور بانکیتان ساعتها معطل شوید. سیستم متمرکز به معنی کنترلی است که دولتها بر روی پول دارند و آثار زیانبار چنین کنترلی مانند تورمها و بیارزش شدن پول بر کسی پوشیده نیست. سیستم متمرکز یعنی بانکها میتوانند حساب شما را بدون اینکه خبردار شوید ببندند. و در نهایت متمرکز بودنِ نظام پولی یعنی اینکه یک کشور قدرت تحریم و خارج کردن کشور دیگری را از چرخه انتقالات مالی داشته باشد.
اما مهمترین مشخصه بیت کوین غیرمتمرکز بودن آن است. همانطور که گفته شد بیت کوین توسط هیچ فرد حقیقی، گروه، سازمان، بانک و یا هیچ دولتی کنترل نمیشود. ویژگی غیرمتمرکز بودن بیت کوین به این معنی است که قدرت در شبکه بین افراد توزیع شده است. این قدرت میتواند همان قدرت خلق و توزیع پول باشد که از دست بانکها خارج شده و به مردم برگشته است. بر همین اساس اعتمادی که شما به طرفهای سوم و واسطههایی مانند بانکها در انتقال پول داشتید هم بین تمامی افرادی که بر تراکنشها نظارت میکنند توزیع میشود و به اصطلاح شما به یک سیستم اعتماد میکنید؛ سیستمی که قوانینش به صورت شفاف در کدهای برنامهنویسیشدهای نگاشته شده و به صورت داوطلبانه میتوانید از آن استفاده کنید.
ویژگی غیرمتمرکز بودن بیت کوین باعث شد تا در ابتدا افرادی که ضعف سیستمهای مالی را در فاجعه مالی سال ۲۰۰۸ درک کرده بودند، به سمت این فناوری گرایش پیدا کنند. قدرتی که بانکها در کنترل و عرضه پول پیدا کرده بودند و تورمی که به سبب آن ایجاد شد، یکی از دلایل پیدایش بیت کوین بود.
واقعیت یعنی چی؟ احتمالاً جوابتان یکی از این موارد است که: آن چیزی که میبینیم، اون چیزی که هست و …
من جواب دیگری برای شما دارم. واقعیت آن چیزی است که خودتان برای خودتان میسازید.
بله دقیقاً. شما میتوانید واقعیت زندگی خودتان را متحول کنید به شرطی که بخواهید.
مهم نیست که الآن چه میبینید که این خودش نتیجه افکار و فرکانسها و ارتعاش فکری گذشته شماست و با توجه کردن بیشازحد به آن فقط همان را گسترش میدهید.
شما میتوانید با تغییر ارتعاش فکری خود و توجه کردن به چیزهایی که میخواهید، صحبت کردن در مورد آنچه دوست دارید تجربه کنید، میتوانید واقعیت زندگی خودتان را آنطور که دوست دارید بسازید.
پس تمرین شما این باشد که از این به بعد توجهی به واقعیت فعلی نداشته باشید، فکر کنید ببینید چه میخواهید و فقط به آن توجه کنید، صحبت کنید و …
من به شما تضمین میدهد که زندگی شما متحول میشود.
این تجربه چندین ساله زندگی من است و دقیقاً از همین روش استفاده کردم و توانستم بهطور کامل در تمام جنبهها، زندگی خودم را متحول کنم.
نهتنها من بلکه تمام افرادی که در دورهها و کلاسهای حضوری من شرکت کردهاند دقیقاً همین اتفاق برایشان رخداده است.
اگر من توانستم شما هم میتوانید به شرطی که تمرین کنید.
ارتعاش فکری من چیست؟ برای آنکه متوجه شویم در حال حاضر چه نوع ارتعاشی را ارسال میکنیم یکی از راههایش نگاه کردن به نتایجی که گرفتهایم است. هر تجربه و نتیجهای که در زندگی خود گرفتهایم گواه ارتعاش فکری ماست. یکی دیگِ از راههایش بررسی کردن افکار و کلاممان در طول روز و شب است با بررسی دقیقتر این دو مورد میتوانیم متوجه شویم که در حال حاضر چه ارتعاش فکری را ارسال میکنیم.
سخن پایانی خب تا الآن متوجه شدیم که هر فکر ما دارای یک ارتعاش است و این ارتعاش به سمت منبع جهان میرود و مشابه همان دوباره به مست ما برمیگردد و اگر میخواهیم چیزهای بهتری را دریافت کنیم باید ارتعاش فکری ارسال را تغییر دهیم که این مورد را توضیح دادیم میتوانیم با تغییر کلاممان اصلاح کنیم.
اگر همچنان کارهای قبلی را انجام میدهید و انتظار دارید که نتایج جدید در زندگی خود بگیرید کاملاً در اشتباه هستید.
ارتعاش فکری همه افراد روی کره زمین افکار از ذهنشان عبور میکند، هر فکر دارای یکسری ارتعاشات و فرکانسهای خاص خودش است و بر اساس ارتعاش فکری که ارسال میشود نتایجی در زندگی خود دریافت میکنند. خب ما میخواهیم در مورد این ارتعاش فکری صحبت کنیم.
ارتعاش چیست؟ نوساناتی حول یک نقطه خاص را ارتعاش میگویند. مثلاً حرکت آونگ.
فرکانس چیست؟ تعداد دفعات ارسال ارتعاش در واحد زمان است.
ارتعاش فکری چیست؟ ارتعاشات فکری قابلرؤیت نیستند، دقیقاً مثل ارتعاشات و فرکانسهای یک گوشی موبایل، یک بیسیم هستند. هر فکر ارتعاشی به جهان ارسال میکند و منبعی در جهان وجود دارد که این ارتعاشات را دریافت میکند، بررسی میکند و شبیه خودش را مجدد به سمتش هدایت میکند.
ارتعاش فکری
چطور میتوانیم ارتعاشات بهتری را دریافت کنیم؟ شما فرض کنید که یک رادیو در دست دارید و ۲ تا موج وجود دارد یکی روی عدد ۵۰ یکی ۱۰۰، شما دوست دارید که موج ۱۰۰ را دریافت کنید چکار باید بکنید؟
دقیقاً باید موج رادیو را همروی عدد ۱۰۰ تنظیم کنید.
پس اگر میخواهید که ارتعاشات و فرکانسهای بهتری را دریافت کنید باید فرکانس خودتان را روی همان تنظیم کنید.
خیلی از افراد فرکانسشان را اشتباه تنظیم کردهاند
بهواسطه برنامهها و سمینارهایی که در شهر مختلف داشتهام و با افراد مختلفی صحبت کردهام متوجه شدم که اکثر افراد فرکانس و ارتعاش فکری خودشان را دقیقاً روی چیزهایی تنظیم کردهاند که دوست ندارند روی مواردی است که اصلاً نمیخواهند، اما اصرار زیادی دارند که روی همین فرکانسها بمانند و جالب است که انتظار دارند چیزهای بهتری را تجربه کنند. دقیقاً مثل این است که شما رادیو را روی فرکانس رادیو جوان تنظیم کرده باشید و انتظار داشته باشید که رادیو ورزش را بگیرید. خنده دارد نیست؟
این موضوع من در کتاب جدیدم که تا چند وقت آینده چاپ میشود بازکردهام و تکنیکها و تمرینهایی ارائه کردهام که چگونه دقیقاً از چیزهای که نمیخواهیم به نفع خودمان استفاده کنیم.
ارتعاش فکری
خب اصلاً چطور فرکانس ما تنظیم میشود؟ توسط راههای مختلف ما میتوانیم فرکانسها و ارتعاش فکری خودمان را تنظیم کنیم، مثل خود فکر، توجه کردن، صحبت کردن، دیدن و …
بیاید یکی از این موارد را بررسی کنیم مثلاً صحبت کردن.
زمانی که پای صحبت افراد می شینیم، میبینیم که عموم افراد از چیزهایی صحبت میکنند که نمیخواهند مثلاً رکود اقتصادی، کمبود پول، نداشتن مشتری، درآمد پایین و … اما چه چیزی میخواهند؟ ثروت زیاد، رونق اقتصادی، درامد بالا و … آیا امکانپذیر است؟ قطعاً خیر.
خب باید بیشتر بر روی کلاممان توجه داشته باشیم و حواسمان باشد که در مورد چیزهایی صحبت کنیم که دوست داریم داشته باشیم و نه آن چیزهای که نداریم.
خب شاید بپرسید که ما در مورد چیزهایی صحبت میکنیم که میبینیم؟ یعنی واقعیت انکار کنیم؟
مواظب باشید که تصورات یا احساسات شما بر اساس نیاز به آن چیز نباشد زیرا با گسترش حس نیاز آن را دفع خواهید کرد فقط حس بی نیازی نسبت به خواسته را در خود گسترش دهید اما به صورت همزمان از حس خارق العاده داشتن همین لحظه خواسته لذت ببرید. عمیقاً باور کنید که همین اکنون آن را دارید دقت کنید باورهای متضاد در ضمیر ناخودآگاه شما نباشد شما چیزی را میخواهید اما باورهای متضادی نیز در ضمیر ناخودآگاه شما وجود دارد که به صورت همزمان در حال دفن کردن آن چیز است. مواظب آن باورها باشید نهایتاً اینکه فراموش نکنید که انجام همه این کارها در واقع درحال ورود به یک واقعیت جدید در زندگی خود و در حال ساختن آن هستید واقعیتی که در آن به چیزیکه میخواهید رسیده اید.
هرچیزی در جهان، فرکانس ارتعاشات خاص خود را دارد و چیزهایی که ارتعاش یکسان داشته باشند، در یک فرکانس قرار گرفته، و یکدیگر را جذب یکدیگر خواهند کرد. ارتعاش غالب افکار شما چیست ؟ فرکانس ارتعاش غالب زبان بدن شما چیست ؟
شما چیزهای متناظر با احساسات روزمره غالب خود را جذب خواهید کرد افکار و احساسات غالب شما در طی روز، وقتی از حدی شدیدتر شوند، ارتعاشات اثرگذاری به وجود می آورند و هر فرکانس ارتعاشی، باعث جذب چیزهایی خواهد شد که فرکانس ارتعاشی مشابهی دارند. از این رو، بسیار مهم است که همین اکنون بپرسید : “احساسات غالب من در طی روز چه هستند ؟ افکار غالب من در طی روز چه هستند ؟”. پاسخ این سوال، همان چیزی است که در حال جذب آن به زندگی خود هستید.(مقاله مربوط به افزایش ادراکات شهودی و ماورایی)
برای رخ دادن معجزه، اول باید از درون متحول شوید اگر میخواهید معجزه رخ دهد، باید بدانید که دنیا چیزی را به شما قرض نمیدهد ! برای اینکه چیزهای خوب را دریافت کنید، اول از همه باید احساسات خوبی را بصورت روزمره و دائما با خود حمل کنید و به جهان ارسال کنید.
وقتی انرژی های منفی در وجود شما غلبه دارند، شما نخواهید توانست چیزهای مثبت را وارد زندگی خود کنید. در حقیقت معامله با جهان هستی، کاملا نقد است و برای اینکه چیزهای خوب را دریافت کنید، باید اول از همه خود حامل احساسات مثبت شوید و آنها را در تمام اوقات به جهان ارسال کنید. در این حالت است که رویداد های شگفت انگیز مثبت را تجربه خواهید کرد.
ارتعاش در قانون جذب چیست؟ ارتعاش در قانون جذب یعنی یکی شدن با رویا و خواسته. یعنی در خواسته خود حل شوی و خواسته تو در افکار و باورها و صحبت کردنت و عملکرد و احساس تو کاملا مشهود باشد. این زیباترین درجه از ارتقا و رشد فردی است که در روانشناسی هم بسیار تاکید شده است. ما بر اساس نظام باورهای خود، احساسات و حال خود را می سازیم. احساسات ما کیفیت فرکانس ذهنی-فکری ما را مشخص می کند. فرکانس همان سطح و کیفیت انرژی کار ذهن و یا بهتر بگوییم، کار تولید فکر در مغز است. پس اگر فکر خوب بکنید، فرکانس شما خوب و مثبت خواهد بود و اگر افکار غالب شما خوب و سازنده و مثبت باشد، باورهای مثبتی در شما شکل و ریشه میگیرد، و باورهای مثبت و قدرتمند در شما احساسات عالی و اشتیاق سوزانی برای “داشتن” و “بودن” بهتر و خوب تولید می کند و این می شود فرایند ایجاد و حفظ ارتعاش در قانون جذب.
قانون ارتعاش در قانون جذب چیست؟|چگونه ارتعاش (فرکانس) قدرتمندی بفرستیم؟
چرا همه در ارتعاش آرزوهای خود قرار نمی گیرند؟ (ارتعاش قانون جذب) صرفا اینکه شما چیزی را درخواست کنید کافی نیست. باید این خواستن از جنس خواستن یه “خواستگار سمج” باشد. یعنی لحظه به لحظه فرد فکر می کنید که چطور باید به عشق خود دست یابد. یعنی اگر همه خانواده دختر هم ناراضی باشند و هزاران مانع پیش روی او قرار گیرد او لحظه ای از خواستن کوتاه نمی اید. آیا شما تا حالا چیزی را مثل یک خواستگار سمج خواسته اید که به آن دست نیافته باشید؟؟؟ شاید موضوع سادهای به نظر برسد، اما اعمال قانون جذب در زندگی روزمره اصلاً ساده به نظر نمی رسد. در ارتعاش بودن و یا افزایش ارتعاش کار ساده است اما باید همیشگی و مستمر در فرد به یک عادت فکری -ذهنی بدل شود. در غیر این صورت اینکه فقط لحظاتی از شبانه را در ارتعاش باشید و احساس خوب ایجاد کنید، هرگز کافی نیست!
حتما بخوانید: ۷ راز موفقیت افراد موفق جهان چیست ؟
راز بزرگ ارتعاش قدرتمند در قانون جذب اگر روشی ساده از من می خواهید که با این تکنیک همیشه و در همه حال بدون اینکه بخواهید مدام مراحل فکر-باور-احساس-فرکانس-ارتعاش را مرور و دنبال کنید، ارتعاش خوبی از ذهن خود ساطع کنید، من لازم است راز بزرگ ارتعاش فرستادن خودم را برایتان بگویم. دوستان دقت کنید این یافته حاصل سال ها مطالعه و تحقیق و آموزش قانون جذب بوده و من “محمود جولایی” نتیجه را تضمین میکنم.
اما راز ارتعاش من چیست؟ دقت کنید دوستان، اگر می خواهید همیشه در ارتعاش خوب و هم سو با خواسته خود باشید؟ اگر می خواهید ارتعاش شما بطور اتومات روی هدف شما قفل شده باشد؟ اگر می خواهید از قانون جذب بیشترین نتیجه را بگیرید؟ اگر می خواهید ۲۴ ساعته ارتعاش قانون جذب در سطح ارتعاش خوبی قرار داشته باشید؟ فقط یک کار کنید:
فقط کافی است تمام وقت، روی خواسته خود حس خوب تولید کنید و حس خوب خود را حفظ کنید. قانون ارتعاش در قانون جذب چیست؟|چگونه ارتعاش (فرکانس) قدرتمندی بفرستیم؟
یعنی در ذهن و ضمیر و در عمل خود باور داشته باشید که به هدف خود دارید نزدیک می شوید و حتما به آن دست می یابید. این یعنی هم سو شدن فرکانس ذهنی شما با خواسته. مثلا اگر پول می خواهید، ارتعاش ثروت و پول را به صورت فراوانی پول باید بفرستید. یعنی نمی شود شما احساس فقر و نداری و بدهکاری بکنید و در این حال قدم های رو به رشد به سمت ثروت و پول بردارید. با فرمول و راز بنده چطور باید عمل کنید. دنیای خود را تغییر دهید. فرض کنید در بهترین شرایط ممکنه زندگی می کنید. هیچ محدودیتی برای پولدار شدن شما در بیرون از ذهن شما نیست. شما حس خوب برای خرج کردن پول دارید. شما با باور پولدار شدن هرچه سریعتر ایده هایی که به ذهنتان می رسد را جدی دنبال میکنید. شما هر اتفاقی را یک پله به سمت هدف میدانید. کافیست گام بعدی را بردارید. همیشه و در همه حال خشنودی و قدرتمندانه فکر و عمل می کنید. حرف شما کلام شما و عمل شما و احساس شما همگی یک معنی دارد و آن این است:
آخ جون! چقدر عالی که جریان ثروت به زندگی من جاری شده. شکر میکنم که این همه اتفاقات خوب داره برای من میفته. من از پا نمی شینم چون موفقیت های بزرگ مالی در همین نزدیکی است. همیشه و هر لحظه اشتیاق سوزان بیشتری برای جذب پول در من شعله ور میشه. تمام وجود من شده جذب پول و سلول به سلول من از اینکه ثروتمند شدم، شاد و شکرگزارهست. خدایا شکرت. پیشنهاد ویژه ما برای شما: سمینار صفر تا مولتی میلیونر تی هارواکر
افزایش ارتعاشات خویش بسیار عالی. تا اینجا توضیح دادیم که چطور می توانید به راحتی با راز من ارتعاش را در خود به یک عادت ذهنی تبدیل کنید. اما از آنجایی که من شما دوستان و هزاران نفر مثل شما را خوب می شناسم که وقتی این راز را برایشان توضیح دادم اول خوشحال و شگفت زده شدند اما لحظه ای بعد اعتراض کردند که: استاد جولایی دلتون خوشه ها، احساس خوب رو از کجا بیاریم. استاد! وقتی هزار تا عامل بیرونی نمی گذاره دلت و احساساتت خوب باشه، چطور باید احساس خوب دائمی داشت؟ استاد! وقتی سعی میکنی حس خوبی نسبت به پول داشته باشید اما همسرتون مدام از صورتحسابها و گرونی میناله؟
گاهی، شما سعی میکنید دید بهتری نسبت به شغلتان داشته باشید، اما همکارانتان یکسره بابت همهچیز گله میکنند. گاهی، شما سعی میکنید ترسهای گوناگون خویش را به طُرُق مختلف خنثی کنید، اما نمیتوانید از این همه غم و غصهای که در جهان است رهایی یابید. شما سعی میکنید که دوستدارنده و همدل شوید، اما برادر زن شما دائماً رفتارهای مزخرفی از خود نشان میدهد و شما دلتان میخواهد با مُشت به صورتش بکوبید. به طور کلی، مواقعی در روز، شما سعی میکنید تا مثبت باشید و حس خوبی داشته باشید، اما افراد دور و برشما فقط در مورد بدی شرایط و آدم ها و چیزها صحبت میکنند. از اقتصاد جهانی گرفته تا بقالی سر کوچه!!! همه کس و همه چیز را منفی می بینند و احساس و ارتعاش منفی می فرستند!!! در واقع این افراد چوبهای زیادی لای چرخ ما می گذارند و به نظر میرسد که واقعاً دشوار بتوان احساس امنیت و آسایش و آرامش کرد. اینکه احساس کنید به چیزی که میخواهید برسید، با وجود تمام اتفاقات ناگواری که رخ میدهد بسیار بعید به نظر میرسد. حتی ممکن است به این نتیجه رسیده باشید که بیرون کردن تلقینات دیگران از ذهنمان کار حضرت فیل باشد. اما یک مسئله وجود دارد عزیزان من… هرچند که ممکن است سخت به نظر آید، اما اگر واقعاً می خواهیم تغییری در زندگی خویش ایجاد کنیم و اگر میخواهیم قانون جذب را تحت سلطۀ خویش درآوریم، لازم است که روی آن کار کنیم. بیشتر مطالعه کنیم. راه کار دقیقا این مسئله را پیدا کنیم. راهکار جدید را بکار بگیریم و همچنان در مسیر موفقیت های بزرگ خود بمانیم و نه اینکه فریاد بزنیم:
راههای تقویت باور بهترین روش تقویت یک باور تکرار است.اما از اونجایی که منه بهامین دادرس خیلی آدم سخت باوری هستم. وقتی کسی به من میگوید بشین تکرار کن.من هم در دلم میگویم چی میگی آخه!؟ اما بهترین روشی که تا الان من بهش رسیدم،دیدن و رفتن و زندگی کردن با آدمهایی هست که باوری که ما دوست داریم داشته باشیم را دارند.مثل دوست دارید پولدار باشید و فکر میکند پولدار شدن سخت است؟ و الان فهمیدید که این یک باور است؟ الان هم قصد دارید این باور را عوض کنید؟ بروید زندگی نامه افراد پولدار جوان را بخوانید.بروید از نزدیک ملاقاتشان کنید.بروید اطرافیانشان را ببینید.پای حرفشان بشینید.افکارشان را پیدا کنید.معمولا مغز با مثال نقض ساکت میشود.مثلا میگن مگه میشه از اینترنیت پول دراود.شما میبینید فلانی درامد میلیونی از اینترنت داره.دیگه مغز ساکت میشه.البته برای کسی که بهونهگیر هست هرچیزی بگی یه چیزی داره بگه.
انواع باور به صورت کلی ما باور خوب یا بد نداریم! از نظر هر کسی باورش درسته!چون بنا بر قانون باورها اعتقاد و ایمان اون آدم بهش اثبات شده و الان وقتی شما بهش میگی این باور اشتباهه میگه برو بابا من ۱۰۰ تا اینجوری دیدم. و جالبه که شما هم ۱۰۰ تا خلاف اون آدمها رو دیدید و این موضوع برای جفتتون درسته.اما ما تولد انسان رو نقطه صفر مرزی در نظر میگیریم و یک زندگی پر از آرامش و آسایش رو خطا پایان.حالا طبق این الگو دو نوع باور داریم:
باورهای محدود کننده : باورهایی که عمدتا از دایره شخص خارج است.و بیشتر حول محیط و آدمهای دیگه میچرخه!در این باورها معمولا حرفی از خدا و قدرت معنوی زده نمیشه.مثلا: شوهرم نمیذاره.بچهام نمیذاره.پدر و مادرم اجازه نمیدهند.جامعه خرابه.تو ایران نمیشه.سرمایه میخواد.باید مدرک داشت و….
باورهای نیرو بخش : باورهایی که حول محور خود شخص و خدا میچرخه.یعنی فرد از دیگران هیچ انتظاری نداره و مسئولیت ۱۰۰٪ زندگی خودش را، خودش پذیرفته.بیاید یک نگاهی به شعر حافط بیندازیم که اوج این باور را متوجه شویم:
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
در اینگونه باورها انسان چون خدارو در کنار خودش میبیند اعتماد به نفس زیادی وجودش را میگیرد و آرزو پروری های بزرگ میکند و انقدر این فکر را تکرار میکند که تبدیل به باورش میشود و در نتیجه بنابر قوانین باورها.اعتقاد و ایمانش در مقابل چشمش اثبات میشود. این جور آدمها اگر هم به بن بست برسند هم میگویند: فعلا بلد نیستم ولی راهشو پیدا میکنم.هنوز نمیدونم ولی به امید خدا راهشو یاد میگیرم.
باور انسانهای موفق ابتدا اجازه بدهید انسان موفق را برای شما تعریف کنم.زیرا موفقیت از نظر هرکس تعریفی دارد.ما شخصی را موفق میدانیم که هر مسئلهای در زندگی اش بوجود میآید آن را حل میکند.حالا باورهای این انسان چیست؟ قطعا این مسئله یک راهی داره که من بلد نیستم باید بفهمم خدا در این مسئله برای من چه درسی قرار داده؟ من با کمک خدا قطعا این مسئله را حل میکنیم! من مسئلههای سخت تر از اینو حل کردم مطمعنم از پس این هم بر میام من خدای بزرگی دارم که کمکم میکند باید تعداد بیشتری امتحان کنم هنوز به اندازه کافی تلاش نکردم اگر خوب به انسانهای موفق دنیا نگاه کنید و زندگی نامهشان را بخوانید سمج بودن و جملات بالا را زیاد در زندگیشان میبینید.
خوشحالم که تا انتهای این مسیر با من همراه بودی.ممنون میشم نظر خودتو رو بنویسی تا بیشتر از همدیگر یاد بگیریم.
باور یا اعتقاد محصول یک روز و یک ماه و یک سال نیست! محصول یک عمر است.ما از وقتی از شکم مادرمان بیرون آمدیم روی باورهایمان کار کردند.
چگونه باورهایمان را پیدا کنیم یکی از روشهای کشف باور این است که ابتدا یک قلم و کاغذ بیاورید (خدا شاهده بدون کاغذ قلم خیلی سخته و لطفا همکاری کنید) و به این سوال۵۰ جواب بدید. چرا………………هزار برابر نشده؟ جواب این پرسش به شدت در کشف باورهایتان کمکتان میکند!مثلا چرا درامد من ۱۰۰۰ برابر نشده؟!یعنی چرا درامد ماهی یک میلیون من ماهی یک میلیارد نیست و برای آن ۵۰ جواب پیدا کنید چرا رابطهی من با همسرم ۱۰۰۰ برابر عالی تر از الان نیست؟ چرا سلامتی من ۱۰۰۰ برابر یهتر از الان نیست؟۵۰ پاسخ شما لیست باورهای شماست.یادتان باشد باورها نه بد هستند نه خوب و اصلیترین وظیفهی آنها اثبات شدن آنها در زندگی خودتان است.
چگونه باورمان را عوض کنیم؟ شما عمری وقت گذاشتید و به این نتیجه رسیدید که مثلا برای هر کسب و کار نیازمند سرمایه اولیه هستید.حالا فهمیدید که این یک باور محدود کننده بوده.چطور این باور را عوض کنم؟به هیچ وجه ما با باور قبلی دست به یقه نمیشیم.چون قطعا جلوی ما میایسیتد و هزاران باری که دیدهایم شروع کسب و کار نیاز به سرمایه دارد را به ما یاد آور میشود و جلوی چشمان ما میآورد.باورهای قبلی ما مثل قلعههای قدیمی و بزرگ هستند که نمیشود با بیل و کلنگ و یک شب آنها را خراب کرد.بهترین روش ساخته قلعهی جدید کنار همین قلعه است.بخش از ذهن شما میگوید عزیز من تو ۳۰ ساله عمرت کیو دیدی بدون سرمایه یه کار رو شروع کنه؟شما در جواب به ذهنتان میگویید بله مرسی که حرفتو زدی.بعد میرید سراغ اون بخش از ذهنتون که با ترس میگه ببین واقعا کمتر کسی بدون سرمایه کارشو شروع کرده . دوست دارم منم جزو اونا باشم. و هی با این بخش حرف میزنید در واقع الان شما دارید باور میسازید چون ( تکرار مکرر یک فکر به اسم کار بدون سرمایه) در شماست.نتیجه این کار این است که چند وقت بعد در اینترنت یا هرجای دیگه ای خبرها یا نشانههایی از کار بدون سرمایه میبینید.این یعنی باور شما کم کم دارد قوی میشود.نکته جالب ساخت آگاهانه یک باور خیلی سریعتر از ساخت ناآگاهانه یک باور است.
rah-haye-taghviate-bavar bavar ra chegoone qavi konim
قانون باورها چیست؟ چرا انقدر باور مهم است؟ چرا باید باورمان را تنظیم کنیم؟ از اینجا به بعد حرفهایم را چند بار بخوانید و عمیقا روش فکر کنید.یکی از قانونهای نانوشته جهان اثبات باورهای انسان به خودش است یا به تعبیر دیگه جهان ماشین اثبات باورهای ماست.کسی که میگوید درس خواندن شیرین است و واقعا به این موضوع اعتقاد و باور و ایمان دارد، درس خواندن برایش شیرین و ساده است.کسی هم که میگوید درس خواندن خیلی کار سختی است و این جمله را انقدر تکرار میکند که بخشی از وجودش میشود و به آن باور پیدا میکند،درس خواندن برایش سخت میشود. مادر من همیشه میگوید خدا هوای من را دارد.مادرم به این جمله اعتقاد دارد.واقعا بارها دیدهام که کار مادرم به مو رسیده ولی پاره نشده است.شاید در بخشی از زندگی دچار یاس و ناامیدی شده باشه ولی آخر سر میبینی همه چیز به نفع مامان تموم میشه.دنیا محل اثبات باورهای ما به خودمان است.اگر باور دارید پول دراوردن سخت است.سخت است.اگر باور دارید شما انسان بی اهمیتی در دنیا هستید پس بی اهمیتی شما به شما اثبات میشود.باز هم تکرار میکنم باور چیست؟ باور تکرار مکرر یک فکر است.
دنیا محل اثبات باورهای ما به خودمان است.اگر باور دارید پول دراوردن سخت است.سخت است.